يکشنبه 23 مرداد 1390-22:3

"خاتون" شعر ما 5 حرف داشت،اما حرف نداشت!

تفسير تبييني و مهندسي جريان شناسي از حيث خاتون چشم عسلي

(طنز مازندنومه)


پيش درآمد


با توجه به اين که بحث"خاتون"چشم عسلي در جامعه فراگير شده و بعضي ها مي گن"خاتون"دختر جريان انحرافيه و بعضي ديگه مي گن نه بابا،"خاتون" دختر منحرفي نيست و پاک و مقدسه؛لازم ديديم بر اساس چند بيت شعر خاتوني به مهندسي وجريان شناسي ماجرا بپردازيم.

ساختمان شاعر

نام:نازخاتون(معروف به خاتون شعر معاصر و چشم عسلي)
شغل:شاعر و البته مهندس
شغل دوم:گروه مشاوران(اعم از تکذيب شده و نشده)
علاقه مندي:مهندسي و جريان شناسي و شعر و مِعر گويي و حرافي و…

ساختمان شعر

خاتون شعر من-خودش-/ لباس کهنه پوشيده
دستاي چون برگ گلش/حالا ديگه چروکيده

عينک ته استکاني/روسري آبي داره
صورت رنگ پريده اي/به رنگ مهتابي داره

مواد لازم براي تهيه نازخاتون

چند نويسنده وشبه نويسنده ي بيکار+گروه مشاوران(به شرط آن که اول مشاوره بدهند و بعد تکذيب کنند)+کاغذ مجاني+چاپخانه شيک+ساپورت از بالا+پول به ميزان کافي+حرف مفت به حد زياد

تفسير تبيين شناسي و مهندسي فونداسيون از حيث ابزارهاي مدرن فضا و چند تا کلمه قلمبه ديگه که بفهميد من "سوات"دارم و عضو هيئت علمي هستم

-خاتون شعر من خودش،لباس کهنه پوشيده:اين جا شاعر انحرافي بيان مي کند که خاتون حجاب دارد اما فقط لباسش کهنه است.لباس کهنه مهندسي اش اين مي شود که دستي در کار است تا نشان بدهد زنان ما کهنه پوش هستند و تنها به درد کهنه پاک کردن مي خورند.

استعاره هاي تاريخي مي نماياند که در دوره ناصرالدين شاه ملعون، زنان به اجبار لباس کهنه مي پوشيدند تا عقب مانده تلقي شوند.شاه ناصري لعنت الله براي اولين بار لباس کهنه مشکي را وارد کشور کرد که ما به عنوان مشاور،مخالف هر نوع چيز وارداتي به استثناي جنس چيني هستيم(چون با توسعه چيني از اساس موافقيم) اشتباه تاريخي ناصرالدين شاه اين بود که به جاي فرنگ نرفت کشور برادر چين!

-دستاي چون برگ گلش،حالا ديگه چروکيده:اين قسمت از شعر ثابت مي کند که خاتون، انحرافاتي داشته و لباس ميني و کوتاه مي پوشيده،چراکه شاعر دست هايش را ديده و اگر نديده بود پس از کجا فهميده دست هايش چروکيده شده!

اين مسئله به قول ما فلاسفه جماعت"قبح عقاب ناتوان" است و شايد"قبح عقاب بلا بيان"باشد-نمي دانم-اما حافظ گفته:"آفرين بر نظر پاک خطاپوشَش باد"که انگيزه انشاد اين مصرع آن است که حافظ هم به پوشش اعتقاد داشته و مهندسي و جريان شناسي کرده و گفته"خطا پوشِش"،يعني پوشِش خطا نپوشيم!

-عينک ته استکاني،روسري آبي داره:اين جا نازخاتون ادعاهاي واهي فمينيستي کرده واحتمالا" با جريان دوم خرداد مطرود همداستان بوده است؛چرا که"روسري آبي" اسم فيلمي است که بازيگر فتنه گر ف-م(معروف به فاطمه معتمد آريا) در آن ايفاي نقش کرده.

اين جا رابطه جريان انحرافي با جريان دوم خرداد کشف مي شود.نازخاتون تلاش کرده روسري رنگي آبي را جايگزين چادر مشکي کند که تحليل عقلاني از آموزه هاي مهندسي و جريان شناسي به ما مي گويد ملت عزيز ما هوشيار است وجلوي جريان هاي التقاطي را مي گيرد و فرصت به اپورتونيست هاي تابلودار نمي دهد.
در اين جا بايد توضيح دهم که ناسيوناليسم تندرو با انترناسيوناليسم سازگاري ندارد و کولکتيويسم بر انديويدواليسم برتري دارد،اما ايدئولوژي ليبراليسم به گونه اي زاييده مک کارتيسم است که من مدعي هستم نوعي نئوکولونياليسم است و باقي ماجرا که نه من مي فهمم نه شما!

-صورت رنگ پريده اي،به رنگ مهتابي داره:اين جا مي توان به وضوح احساس عجز ولابه نازخاتون را ديد که در اثر روشنگري ها و مهندسي ها و جريان شناسي هاي ما دست از انحرافات برداشته و متنبه شده و صورت رنگ پريده اش هم نشان تنهايي دروني وانزواي اوست.

*نتيجه گيري فولکلوريستي:اسا "پَجاخر" بيار و "پَجاباکله" بار هاکن(کنايه از در کار خود فروماندن)

*نتيجه گيري روان شناختي:به ياد داشته باش تو معمار زندگي خودت هستي،پس شکست هايت را گردن کسي ننداز!

*نتيجه گيري ادبي:"خاتون" ما 5 حرف داشت،اما حرف نداشت!

*نتيجه گيري عرفاني:حسن بصري را گفتند:اي شيخ دل هاي ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمي کند،چه کنيم؟گفت:کاشکي خفته بود که خفته را بجنباني بيدار مي شود،دل هاي شما مرده است که هر چه مي جنباني بيدار نمي شود!

***

طنزهاي پيشين مازندنومه را در اين لينک ها بخوانيد:

 -الو...من فلانيم!  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12212

-من به مجلس مي روم  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12221


-ميان کاله حق مسلم ماست! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12336

-استاندار در روز خبرنگار امسال کدام خاطره اش را تعريف مي کند؟  http://www.mazandnume.com/?PNID=V12425

-خبر بيارها و خبرنگارها و مديرمسئول شون! http://www.mazandnume.com/?PNID=V12457